«برگشت

ریاضی ششم : گاهی لازم است...!

گاهی از چیز هایی هراس داریم و این ترس و نگرانی مانع بروز استعدادها و شکوفایی ما می شود.

به نیکی می دانیم که استرس به اندازه و به جا خود عامل محرکی برای تلاش و موفقیت است اما مشکل از آن جایی آغاز می شود که این استرس از حد مطلوب خود بیشتر شود.

در کلاس ششم تلاش کردیم با چهره ی متفاوتی از ارزش یابی ریاضی مواجه شویم تا خاطرات تکراری و احیانا ناخوشایند که از ارزش یابی  در ذهنمان شکل گرفته تداعی نشود و در مجموع به هراس و اضطراب نامطلوب منتج نشود.

برای نیل به این مقصود اقداماتی انجام شد که برخی از آن ها به شرح زیر است:

1-      پذیرایی در اثنای امتحان با مواد مغذی همچون کشمش، خرماو...

2-      تدارک پذیرایی با طراحی و ظاهری زیباتر

3-      استفاده از برگه های رنگین برای امتحان و انتخاب  برگه به سلیقه ی بچه ها در حد توان

...

شاید باورتان نشود، اما همین چند اقدام ساده وقتی با عصاره ی عشق مربیان خوشبو گشت بازتابی شیرین از بچه ها را در پی داشت.

در ادامه چند نمونه از یادداشت های بچه ها آمده است.

*امروز امتحان خیلی خوبی داشتیم کلی خوراکی هم خوردیم خیلی عالی بود. "پریا آل یمین"

*خیلی امتحان جالبی بود اولین امتحانی بود که من بدون استرس دادم معلم ریاضی ما با کاغذ رنگی گلی درست کرده بود و لیوانی رویش گذاشتند. انگار فنجان نعلبکی بود و در لیوان خوراکی های خوشمزه ریختند و ما می خوردیم و امتحان می دادیم خلاصه خیلی خوش گذشت. "مطهره رجبی"

* امتحان امروز بسیار فراتر از آنچه فکر می کردم بود. امتحانی با روی متفاوت. تقریبا بدون استرس و بسیار زیبا. برگه های رنگی امتحان به من شور و نشاطی بالا داد و خوردنی ها هم کلی از استرس هایم گرفت. "کیمیا نوروزی"

* من در سال گذشته هر موقع امتحان ریاضی داشتم استرس بسیاری داشتم و این اولین باری بود که برای امتحان ریاضی استرس نداشتم و این برایم خیلی خوب بود و باعث شد راحت تر امتحان بدهم. "زهرا اردلانی"

* سلام امروز ما امتحان ریاضی داشتیم و خانم مشیری عزیز برایمان نقل، خرما و نخود و کشمش دادند و ما خوردیم برایمان زیر دستی هم درست کردند. خیلی خوش گذشت . اولین امتحانی بود که بدون استرس دادم و امیدوارم نمره کامل بگیرم. ان شاء الله همیشه همه ی کلاس ششمی ها موفق باشند. "مبینا بیدکی"

* امتحان خوبی بود تا حالا همچین امتحانی نداده بودم با دادن آزمون به این نوع مشتاق امتحان بعدی هستم. "یاسمین رضایی"

*امروز برای من روز بدی بود بخاطر اینکه یک کتاب 85 صفحه ای امتحان داشتیم بعد دیدم زنگ دوم خانم مشیری گفتند که امتحان داریم اول دست و پایم می لرزید بعد دیدم خانم به ما خوراکی دادند بعد در دلم گفتم شاید امتحان نداریم بعد دیدم دست خانم ورقه های رنگی است اول گفتم حتما می خواهد به کلاس های دیگر بدهند بعد یک دفعه دیدم خانم گفتند این ها مال شماست. بعد گفتم ببین امتحان چقدر سخت است که خانم به ما شیرینی جات دادند بعد که ورقه را خواندم بسیار آسان بود حالا نمی دانم امتحان را خوب دادم یا بد خانم گفتند از ما راضی هستند بعد خوشحال شدم چون برای اولین بار معلم ریاضی گفته بودند امتحان را خوب داده اید. "نسترن غفوریان"