هدف از اين پژوهش، بررسي مقدار تحقق ابعاد سازمان يادگيرنده از ديدگاه مديران آموزشگاه هاي مقطع متوسطه بود. اين پژوهش بصورت توصيفي (پيمايشي) اجرا گرديد. جامعه آماري پژوهش را تمامي مديران ناحيه يک شهر شيراز تشکيل داده اند. بدين منظور120 نفر مدير به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند، که در اين پژوهش جامعه آماري با نمونه آماري برابر هستند. ابزار اندازه گيري در اين پژوهش، پرسشنامه سازمان يادگيرنده تاليف مايل مارکورات و پرسش هايي که محقق به آن اضافه نمود يک پرسشنامه 39 گويه اي ساخته شد که شامل 5 بعد بينش مشترک، تفکر سيستمي، يادگيري تيمي، تسلط فردي، مدل هاي ذهني مي باشد که آلفاي کرونباخ هر يک از اين متغيرها به ترتيب عبارتند از: 0.78، 0.73، 0.76، 0.81، 0.78و آلفاي کرونباخ کل پرسشنامه 0.78بدست آمد. نتايج آماري نشان داد که ارزيابي ابعاد سازمان يادگيرنده (بينش مشترک، تفکر سيستمي، يادگيري تيمي، تسلط فردي، مدل هاي ذهني) از ديدگاه مديران آموزشگاه هاي متوسطه داراي ارزش و اهميت بيش از متوسط بوده است. هم چنين ابعاد سازمان يادگيرنده در بين مديران زن و مرد تفاوت معنيداري را نشان داد.