اين پژوهش با هدف بررسي و مقايسه تفکر انتقادي فرهنگيان دوره هاي ابتدايي، راهنمايي، متوسطه و پيش دانشگاهي استان بوشهر و ارائه راهکارهايي جهت افزايش مهارت تفکر انتقادي آنها اجرا شده است. در اين پژوهش از روش پژوهش توصيفي- پيمايشي استفاده شده است. جامعه آماري شامل فرهنگيان (معلمان، دبيران، مديران) دوره هاي ابتدايي، راهنمايي، متوسطه و پيش دانشگاهي استان بوشهر بود که با روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي و با توجه به فرمول کوکران، 280 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون تفکر انتقادي کاليفرنيا بود. براي پاسخ به پرسش هاي پژوهش، از آزمونT و تحليل واريانس عاملي استفاده گرديد. نتايج پرسش اول پژوهش نشان داد بين ميزان تفکر انتقادي فرهنگيان دوره هاي گوناگون تفاوت معني داري وجود ندارد. نتايج پرسش دوم نشان داد مهارت تفکر انتقادي معلمان در مولفه هاي استدلال استقرايي و قياسي بيش تر از ساير مولفه ها مي باشد. نتايج پرسش سوم نشان داد که تفاوت معني داري بين مهارت هاي تفکر انتقادي معلمان زن و مرد وجود ندارد. پرسش چهارم تفاوت بين تفکر انتقادي فرهنگيان با مدرک تحصيلي متفاوت را نشان نداد. پرسش پنجم پژوهش نشان داد که مهارت تفکر انتقادي معلمان رشته هنر بيش تر از معلمان ساير رشته ها مي باشد. نتايج پرسش ششم نشان داد که تفاوت معني داري بين تفکر انتقادي معلمان با توجه به سابقه خدمت آنها تفاوت معني داري وجود ندارد.