برنامه درسی برنامه درسی

«برگشت

هرمنوتيک فلسفي و برنامه درسي

عنوان نشریه:   نوآوري هاي آموزشي :   بهار 1391 , دوره  11 , شماره  41 ; از صفحه 113 تا صفحه 135 .
عنوان مقاله:  هرمنوتيک فلسفي و برنامه درسي
نویسندگان:  صفايي موحد سعيد*, محبت هديه
دانشگاه خوارزمي

چکیده: 

هرمنوتيک رشته اي نوظهور در حوزه تفکر مغرب زمين است که پيشينه آن به نهضت اصلاح ديني و عصر روشنگري باز مي گردد. اين شاخه در دهه هاي اخير رونق يافته است و در کنار معرفت شناسي، فلسفه تحليلي و زيبايي شناسي، شان فلسفي ويژه اي احراز کرده است. به گونه اي که مي توان ادعا کرد از دهه هفتم قرن بيستم، هرمنوتيک به وجهه غالب تفکر فلسفي معاصر غربي تبديل گشته و بر ديگر گرايش هاي نظري تفوق يافته است. آنچه که در مورد هرمنوتيک قابل توجه است، گستره مباحث و تلقي هاي متنوع و گسترده از آن است. اين علم که ابتدا تنها به عنوان روشي براي تفسير کتب مقدس مورد استفاده قرار مي گرفت در قرن نوزدهم توسط ديلتاي به عنوان «روش شناسي خاص علوم انساني» در جهت ارتقاي اعتبار و ارزش اين علوم و همطراز کردن آنها با علوم تجربي معرفي شد. اما از اوايل قرن بيستم هرمنوتيک با تلاش هاي مارتين هايدگر تا حد يک مکتب فلسفي ارتقا پيدا کرد؛ مکتبي که برخلاف گذشته تنها به مقوله فهم متن و روش شناسي خاص علوم انساني محدود نشده و مطلق فهم را در دستور کار خويش قرار داده است. ورود هرمنوتيک به عرصه برنامه درسي با تلاش هاي نظريه پردازان نو مفهوم گرايي چون پاينار، رينولدز، اسلتري و... امکان پذير گشته است. اگرچه مدت زمان زيادي از ورود اين مکتب فلسفي به حوزه برنامه درسي نمي گذرد، اما در همين مدت کوتاه نيز حيطه هاي مختلفي چون نظريه پردازي برنامه درسي، پژوهش در برنامه درسي و برنامه ريزي درسي تا حد زيادي تحت تاثير آموزه هاي هرمنوتيکي قرار گرفته اند. اين مقاله درصدد است با مروري اجمالي بر تاريخچه و ريشه کلمه هرمنوتيک، شرايط برنامه درسي را از حيث نظريه پردازي، پژوهش و برنامه ريزي در حيطه هرمنوتيک فلسفي، با تاکيد بر ديدگاه هاي هايدگر و گادامر، مورد بررسي قرار دهد. نتيجه اين بررسي نشان مي دهد که تحت تاثير اين مکتب فلسفي، نظريه پردازي، پژوهش و برنامه ريزي برنامه درسي ماهيتي تکثرگرا، ديالکتيکي و بافت محور خواهد داشت.

كليد واژه: هرمنوتيک، هرمنوتيک فلسفي، برنامه درسي، چرخه هرمنوتيک، امتزاج افق ها

لینک مقاله